خلاصه مقاله: پنج ترس که شما را از دنبال کردن رویاهاتان باز می دارد
۱. ترس از شکست
ترس از شکست معمولاً ترس از قضاوت شدن را مخفی می کند. افرادی که از شکست خوردن میترسند، معمولاً نگران این هستند که ازنظر دیگران افراد موفقی بهشمار نیایند.
خب، چگونه میتوانید به این ترس غلبه کنید؟
معیارهای موفقیت را برای خود تعریف کنید. معیارهایتان باید دستیافتنی و بهگونهای باشند که تمامی جنبههای زندگی شما را بهبود بخشند.
به خودتان یادآوری کنید که شکست امری نسبی است. اگر نتوانید به هدفی برسید به این معنی نیست که راه شما تمام شده است. زمانی را صرف فکر کردن به موقعیتی که پیش آمده کنید. سپس مسیری نو و هدفی تازه برای خود طراحی کنید.
۲. ترس از قضاوت شدن
همانطور که اشاره کردیم، اکثر مردم نگران هستند دیگران چه فکری دربارۀ آنها میکنند یا خواهند کرد. اما باید در یاد داشته باشید نگاه دیگران در کنترل شما نیست. افزونبرآن، کسانی که واقعاً مهم باشند، درک بیشتری دارند.
شما برای غلبه بر این ترس باید:
بدانید که عدم اعتمادبهنفس معمولاً به قضاوت شدن منتهی میشود. درمقابل، افرادی که از اشتباهات خود نمیهراسند میدانند که هر کسی امکان خطا کردن دارد. آنها میدانند که اشتباه میتواند پیامدهای خوب و چشماندازهای درست هم در پی داشته باشد. به چنین افرای گوش کنید و ببینید آنها چگونه رشد میکنند.
بدانید نظر افراد فقط وقتی مهم میشود که خودتان اجازه دهید. نقل قولی از النور روزولت به بهترین شکل این امر را بیان میکند: «هیچ کس بدون رضایت خود شما نمیتواند باعث شود که احساس خواری کنید.» شاید در ابتدا سخت باشد، اما اگر همیشه این را به خود یادآوری کنید، به مرور برایتان آسان خواهد شد.
۳. ترس از پذیرفته نشدن
بعضیها بهطور کلی از پذیرفته نشدن میترسند. برای آنها خارج شدن از منطقۀ امنشان دشوار است، بنابراین هیچ تلاشی برای رسیدن به رؤیاهای خود نمیکنند. اگر شما هم چنین ترسی دارید، کارهایی وجود دارد که میتوانید برای کمک به خود انجام دهید:
بدترین سناریوی ممکن را برای خودتان بنویسید، سپس میتوانید بفهمید که آیا ارزش ریسک کردن دارد یا ندارد. اغلب اوقات مردم فقط نگران این هستند که دیگران چه فکری دربارۀ آنها میکنند (حتی اگر این دیگران کاملاً غریبه باشند.)
خود را نسبتبه پذیرفته نشدن بیحس کنید. جیا جانگ یک بار دربارۀ خواستههای احمقانه و ناچیزی که مطمئن بود دیگران آنها را رد میکنند صحبت کرده است-مثلاً گرفتن یک برگر مجانی. او نهتنها از این روش کمخطر توانست بر ترس خود غلبه کند، بلکه در کمال شگفتی چیزهای زیادی از همین تقاضاها دریافت کرد. (البته هنوز هم آن برگر اضافی را نگرفته است.)
۴. ترس از تغییر
انسان مخلوق عادتهاست. ما عادتها را میسازیم و نتیجه را هم میدانیم. همین کار باعث میشود دنبال چیزهای جدید نرویم و زندگی بالقوۀ خود را زندگی نکنیم.
خب، کاری که میتوانید انجام دهید این است:
تشخیص دهید تغییر چه زمانی ارزشش را دارد. شاید تغییر مستلزم کار بیشتر یا صرف زمان بیشتری باشد، اما فقط شما هستید که میدانید نتیجه برایتان ارزشمند خواهد بود یا خیر.
اگر حس میکنید امری مسلم است، یک برنامهریزی عملی برایش ترتیب دهید. تقسیم برنامه به گامهای کوچکتر آن را طبیعیتر میکند.
۵. احساس عدم اطمینان
متوجه میشوید این ترسها تا چه اندازه با یکدیگر پیوند دارند؟ برای این است که ترس بهطور طبیعی ریشه در ناشناختهها دارد. اگر میدانستیم اوضاع چطور پیش خواهد رفت، از تصمیمات خود بیقرار نمیشدیم.
درنهایت، شما فقط باید اعتماد بیشتری به انتخابهای خود داشته باشید. چگونه؟
میتوایند انتخابهای خود را کم کنید؟ اگر بله، چگونه؟ آیا فرد دیگری میتواند موضوع را برایتان روشنتر کند؟ اگر نتیجه چیزی که میخواستید نباشد، آیا میتوانید با آن کنار بیایید؟ اینها فقط برخی از پرسشهایی است که میتواندکمکتان کند.
یاد بگیرید چگونه با نتیجه کنار بیایید. اگر طرحتان به نتیجه رسید که چه بهتر. اما اگر نرسید، به یاد داشته باشید در آن زمان بهترین تصمیم را گرفتهاید. اینجاست که میتوانید از اشتباهات خود درس بگیرید. چیزهای جدید را تجربه کنید، چه نتیجهبخش باشد چه نباشد، میتواند به رشد شخصی شما کمک کند.
صحبت درباره ترس هایمان به ما کمک می کند تا آن ها را به سطح بیاوریم و در نتیجه قدرت خود را از دست می دهند. چه ترس هایی شما را از دنبال کردن رویاهاتان باز می دارد؟
Leave a Reply
Want to join the discussion?Feel free to contribute!